danialdanial، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره

دانیال زرنگ مامان بابا

دنی و بابا دامون اماده اومدن مهمونا :)))))

دیروز پسرم مهمون داشتیم - عمو مهدی و خواهر های گلش که دوستای خوب و صمیمی ما هستند. که عصری اومدن و دور هم بودیم و کلی خوش گذشت و تو هم که این عید گل کاشتی و اقایی بودی اینجا اماده با بابا نشستین و منتظرین. در ضمن عزیزم فردا هم کلی مهمون داریم و رفتیم خریدامون را کردیم و مامانی من و دایی ها و..... این عید, یکی از بهترین عید های ما بود که به همگیمون خیلی خوش گذشته. امشب تولد دایی مامان گیتا هم هست که قراره تولد خودمونی هم دور هم داشته باشیم. (هورااااااا)    ( دایی حسین جونم - تولدت مبارک- صد ساله بشی. )*****   ...
11 فروردين 1391

دانیال مهمون مامان بزرگ + رفتن من و بابا مهمونی خونه دایی جونم:))

سلام عشق من -خوبی ؟؟؟ باز هم عیدت مبارک و دوست دارم. عزیزم دیروز مهمون اومد برامون عمو امیر دوست بابایی و کلی گفتیم و خندیدیم تا عصری که تو را بردیمت خونه مامان بزرگ که با مامان و بهداد رفتین گردش و پارک و خونه خاله مهناز و ... شب اوردندت خونه. من و بابایی هم گردش کنون رفتیم اریاشهر خونه دایی مامانی و شیرینی هم خریدیم . تا رفتیم همه گفتند : دانیال کو؟؟؟؟ ما هم توضیح دادیم که پیش مامان بزرگ و بهداده و ما هم امشب به خودمون استراحت دادیم.خلاصه کلی گفتیم و خندیدم و خوش گذشت و شام عالی و پذیرایی کامل و شبی به یاد موندنی و عزیزم خیلی جات خالی بود. و 12 شب اومدیم خونه و تا امروز عید خیلی خوب و فرامون نشدنی شده- خدا...
10 فروردين 1391

عکس یادگاری دامون و دایی های مامان گیتا .

      اینم یک عکس خوشگل و یادگاری از دامون و دایی های مامان گیتا و پسر داییم پوریا. که البته جای دایی علیرضا و یکی  دیگر از دایی های مامان که شمال بودند خالی هست.(عزیزانم دوستون دارم)*****                           ...
10 فروردين 1391

دانیال شکمو !!!!!!!!!!!!!

ای قربونت برم که وقتی از پل چوبی ( بندر کیاشهر) اومدیم اقایی داشت کباب و چنجه باد میزد و درست میکرد که وایسادی و هوس کردی. ما هم بلافاصله اطاعت کردیم و روی این تخت های با صفا نشستیم و کباب و چنجه خوردیم- جای همگی خالی. خیلی خوشمزه بود و خیلی مزه کرد.   بدو بیا دنبالم کبابت امادس ...... بیا پسرم کباب ها اماده شده - نوش جونت. ...
8 فروردين 1391